کد مطلب:140258 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:153

نقل ریاشی
از كسان دیگری كه در این منزل محضر مبارك امام علیه السلام مشرف شده اند شخصی است كه ریاشی علیه الرحمه ملاقات او را با حضرت امام حسین به شرح زیر نقل نموده، وی روایت كرده كه:

راوی گفت: من به عزم حج بیت الله الحرام از رفقایم جلو افتاده و از راههای نزدیك راه می بریدم و بادیه ها و بیابانها را می پیمودم ناگاه از دور چشمم به خیام چندی افتاد كه بر سر و پا بود جمعیت و دستگاه با شكوهی را دیدم

شعر



یكی خیمه چون بارگاه سپهر

سر قبه روشن تر از ماه و مهر



نخ اندر نخ هم طناب خیام

گرفته در و دشت صحرا تمام



رو به سوی سراپرده ها نمودم چون نزدیك شدم پرسیدم: لمن هذه الابنیة (این سرادق با جلال از كیست؟)



این بارگاه كیست كه سائیده بی هراس

بر اوج عرش گشته سر قبه اش مماس



گفتند: سراپرده مولی الكونین و امام الثقلین حضرت امام حسین علیه السلام است.

گفتم:حسین بن علی، پسر فاطمه سلام الله علیه؟

گفتند: بلی

پرسیدم: فی ایها هو؟ در كدام یك از این خیام تشریف دارد؟

گفتند:



آن خیمه كه گیسوی حورش طناب هست

اندر میانه تكیه زده آن جناب هست




چون پیش آمدم دیدم آن حضرت بدر چادر تكیه داده و نشسته، كاغذی چند در پیش ریخته و مطالعه می نماید، من سلام كردم، حضرت سر بلند كرد و جواب داد، احوال پرسی فرمود.

من عرض كردم: قربانت شوم ما انزلك فی هذه القفراء التی لیس فیها ریف و لا منعه یعنی چه باعث شد آمدن شما در همچو سرزمین بی آب و علفی را كه همه كوه و تل و بی اعشاب است چرا چشم از آبادی پوشیده و در بیابان منزل كرده ای؟

فرمود: یا اخا ان هولاء اخافونی از دست طائفه بنی امیه كه این قوم مرا به ترس و لرز انداختند و اینها هم كاغذهای اهل كوفه است كه به من نوشته اند و مرا به سوی خود دعوت نموده اند و هم قاتلی و من می دانم همین نامه نگارها كشنده های من هستند، ای مرد بدان كه چون من را كشتند دین را از میان می برند و پیرامون محرمات می گردند ولی خدا از ایشان كیفر و انتقام مرا خواهد كشید، كسی را مبعوث می كند تا ایشان را بكشد و عزیزشان را ذلیل كند.